ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 | 31 |
غروب سرد یک روز پائیزی، باران رقصکنان روی شیشه ماشین میبارید. آخرین روزهای مهر ماه بود .پشت چراغ قرمز به تکاپوی مردم در پیادهرو نگاه میکردم. قطرات باران به زیبایی هر چه تمامتر تلوتلو خوران میبارید. تکاپوی مردم در آن عصر پائیزی سرد دیدنی بود.در رؤیای خود سیر میکردم که تقتق شیشه ماشین مرا به خود آورد. آن سوی شیشه بخار گرفته، چهره دخترکی با لپهای گل انداخته از سرما نمایان شد.
شیشه را پایین کشیدم، جعبه آدامس و شکلات جلوی چشمانم ظاهر شد، گرمای درون ماشین دستان یخزده دخترک را کمی جان بخشید. چشمان معصومش گواهی میداد از آن بچههای سمج نیست.دو بسته آدامس و دو بسته شکلات برمیدارم.با لحن کودکانهای به من گفت: آقا! چرا از هر کدوم دوتا برداشتین!؟
گفتم؛ آخه من دوتا خواهرزاده دارم، برای این که دعواشون نشه باید از هر چیزی دوتا بخرم. میشد حسرت این جمله مرا در چشمانش دید. بقیه پول را که به من داد گفتم؛ مال خودت.با خوشحالی کودکانهاش به پیاده رو رفت. زنی روی زمین یخزده از سرمای پائیزی خیابان .... نشسته بود، پول را به او داد، بوسهای بر گونه مادر نشاند و دوباره لیلیکنان به میان ماشینها آمد.
… چراغ سبز شده بود و من هنوز پشت چراغ سبز بودم! دخترک روی زمین پهن شده بود و ناله میکرد، آدامسها و شکلاتهایش پخش زمین شده بود.دخترک برای آخرین بار بوسه بر گونههای سرد مادر زد!
چاله ی شکست پر است از انسان های تندرو . ..
نههههههههههههههههههههههههههههههه.........
چرا این کارو می کنی؟
چرا؟؟؟!!!!
آخی......................
نازی.................................
بیچاره.....................................
از سر ناچاری!!!!
من به امار زمین مشکوکم ..اگه این سطح پر از ادمهاست..
پس چرا........؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
سلااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام
♡ ☆ ★
♥ ☆اپـــــم * ★ * ♥ ★
* * بدوبیا★ ★ ♡ *
★ ☆اپم
♡ ★ * ★ * ☆
★ * ★اپم * ☆ ★
♥ * ★ ★ ★اپم *
♡ ☆ ★
♥ ☆اپـــــم * ★ * ♥ ★
* * بدوبیا★ ★ ♡ *
★ ☆اپم
♡ ★ * ★ * ☆
★ * ★اپم * ☆ ★
♥ * ★ ★ ★اپم *
♡ ☆ ★
♥ ☆اپـــــم * ★ * ♥ ★
زود بــــــــــــــــــدو بیا زود زود زود... ... ... ... ... ... ...
واوووووووووو
اومدم اومدم
وای با دوستم تو سایت مدرسه ایم و مطلبتو خواندیم الان گریمون
میگیره
آخی الهی
فدای اون دل نازکتون
شما چقدر افسرده این؟
دلم کباب شد
آخی
ممنون از حس همدردیت ولی افسرده نیستم...
تورو چه به احساسات.......
اصلا میشناسی منو مگه؟؟؟
منو میشناسی؟