ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 | 31 |
روزی بود که همه زندگی ام بودی ، روزگاری بود که تنها عشقم بودی .
مثل یک غریبه آمدی ، عاشقانه آمدی و عشقم شدی .
غریبه ای بودی برایم ، آشنا شدی با قلبم ، و همه وجودم شدی.
لحظه هایم شدی ، عطر نفسهایم شدی ، و تک ستاره آسمان تیره و تار قلبم شدی.
روزی بود آمدی و دنیای من شدی ، آمدی و مثل باران در این کویر تشنه قلبم باریدی ، مثل یک چشمه جوشان در این تن خسته ام جاری شدی .
روزی آمد که رهایم کردی ، از من و این قلب عاشقم سرد شدی و رفتی و تویی که همه زندگی ام ، عشقم و تمام هستی ام بودی برایم یک آشنای قدیمی شدی.
ای غریبه دیروز ، همان غریبه ای که روزی آمد و تمام زندگی ام شد بیا و دوباره زندگی ام باش.
ای آشنای قدیمی امروز ، دوباره بیا در این قلب بی طاقت که بدجور دلتنگ آن قلب بی وفای تو است.
بیا و این قلب مرا دوباره زنده کن ، با آمدنت به من امید و آرزو بده تا دوباره جان بگیرم.
یک آشنای قدیمی بی وفا ، که دلش یک ذره ، تنها یک ذره دلتنگ این دیوانه نیست.
آشنای قدیمی که دیگر با ما یار نیست ، هوای ما را ندارد و آن قلب بی وفایش بی قرار نیست.
ای آشنای قدیمی امروز نشو غریبه فرداهایم.
بیا و برایم مثل همان آشنای دیروز باش ،کسی که قلبش باوفا بود
ای آشنای قدیمی ام بدان که تو برایم همان عشقی ، همانی که برایش جان می دادم ، همانی که همه زندگی ام بود.ای آشنای قدیمی ام به خدا خیلی دوستت دارم ، تو برایم یک آشنای قدیمی نیستی و هنوز هم برایم عزیزی و بیشتر از گذشته عاشقت هستم .
ای آشنای قدیمی امروز ، نشو غریبه این دل عاشقم.
ای آشنای قدیمی امروز ، نشو غریبه فرداهایم.
تو برایم یک آشنای قدیمی نیستی ، تو همه زندگی ام هستی.
پی نوشت (1) : فقط میتونم بگم یادت بخیر....
باخوندم نوشته هات یاد خودم افتادم...............
یاد گذشته هام..................... یاد الان...................
ولی داداشی بخدا همه مثا هم نیستن...............
درسته آسمون همه جا یه رنگه ولی همون آسمون بعضی جاها ابریه بعضی جاها آفتابی. امیدوارم آسمون دلت همیشه آفتابی آفتابی باشه گلم..................
خیلی کار خوبی میکنی مینویسی. بنویس که با نوشتن خیلی آروم میشی.................................
مرسی آجی...
همه مثل هم نیستن آره...
ولی کاش....
مینویسم تا این دلم آروم بشه....
من در عمرم یکبار هم ناراحتی هایی رو که داشتم بروز ندادم. گرچه واسه ی خودم سخت بود ولی دیگران هیچوقت نفهمیدن...
اینجوری خیلی بهتره.....
از نظر من....
این خوبه.
ولی تاکی میتونی تو خودت بریزی!!!!
هرچیزی یه حدی داره!
سلام.چطوری؟؟؟؟از نوشته هات معلومه خوب ینیستی....
سلام
هی بد نیستم تو چطوری آجی؟
نه خوب خوب نه!
salam dada uosef mamnon ke davatam kardi apet kheili ghashng bod mamnon khaste nasbhid behet migam
سلام
ممنون که بهم سر زدی. خیلی خوشحالم کردی با نظرت.
توروخدا این قدر بهش فکر نکن ...این قدر خودتو اذیت نکن....با متنات اجیتو داری ناراحتو و نگران میکنیا.....
ببخشید آجی که ناراحتت کردم.
ولی چه میشه کرد دست خود آدم که نیست!!!!
سلام
من اون اول که اومدم گفتم افسرده ای شما گفتی نه،هنوزم میگی نه؟
سلام....
اینم نظر شماست خوب.... شاید اینطور باشه....