ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 | 31 |
فکر کردن به تو ، کار شب و روز من شده ، بس که حالم گرفته است ، چشمانم غرق در اشکهایم شده ….
دیگر گذشت ، تو کار خودت را کردی ، دلم را شکستی و رفتی ….
همه چیز گذشت و تمام شد ، این رویاهای من با تو بود که تباه شد…
انگار دیگر روزی نمانده برای زندگی ، انگار دیگر دنیای من بن بست شده ، راهی ندارم برای فرار از غمهایم…
این هم جرم من بود از اینکه برایت مثل دیگران نبودم، کسی بودم که عاشقانه تو را دوست داشت ،دلی داشتم که واقعا هوای تو را داشت ….
دیگرگذشت ، حالا تو نیستی و من جا مانده ام ، تو رفته ای و من بدون تو تنها مانده ام ، تو نیستی و من اینجا سردرگم و بی قرار مانده ام….
فکر دل دادن و دلبستن را از سرم بیرون میکنم ، هر چه عشق و دوست داشتن است را از دلم دور میکنم،اگر از تنهایی بمیرم هم دلم را با هیچکس آشنا نمیکنم….
دیگر بس است ، تا کی باید دلم را بدهم و شکسته پس بگیرم، تا کی باید برای این و آن بمیرم؟
در حسرت یک لحظه آرامشم ، دلم میخواهد برای یک بار هم که شده شبی را بی فکر و خیال بخوابم…
تو هم مثل همه ، هیچ فرقی نداشتی ، هیچ خاطره ی خوبی برایم جا نگذاشتی ،حالا که رفتی ، تنها غم رفتنت را در قلبم گذاشتی….
گرچه از همان روز اول میخواستمت ، گرچه برایم دنیایی بودی و هنوز هم گهگاهی میخواهمت ، اما دیگر مهم نیست بودنت ، چه فرقی میکند بودن یا نبودنت؟
سوز عشق تو هنوز هم چهره ام را پریشان کرده ، دلم اینجا تک و تنها راهش را گم کرده ، این شعر را برای تو نوشتم بی پرده ، هنوز هم دلت نیامده و خیالت ، خیال مرا پریشان کرده ….
سلام دادا اومدم به وبلاگت سربزنم یه هو یه چیزه باحال دیدم به جای بلاگ اسکای زدم میهن بلاگ رسیدم به وبلاگ قبلیت میگم چرا دوباره تو وب قبلیت نمی نویسی خوشگل تره شاید یه فرجی شد از غم رهییییییییییییییییییییییدی
راستی مطلبت خیییییییییییییییییییییلی سووووووووووزناک بود ولی قشنگم بود
سلام آجی....
نه آجی اون رو همینجوری ساختم فقط واسه گرفتن اسم وبلاگ
الان اینجا رو دوست ندارم ول کنم.
مرسی آجی حرف دلم بود.
به دنبالم نیا امروز
که من
بی تاب دیروزم
چه دلتنگم از این باران
که می بارد
بروی عشق من امروز
برو دیگر مرا نشکن
شکستم من همان دیروز
همان دیروز
که تو رفتی ...
گاهى جلوى آینه مى ایستم...
خودم را در ان میبینم...
دست روى شانه هایش میگذارم..
و میگویم : چه تحملى دارد...
دلت...
کاش می دانستم چه کسی این سرنوشت را برایم بافت
آنوقت به او می گفتم : یقه را آنقدر تنگ بافته ای که
بغض هایم را نمیتوانم …..فرو بدهم ……
خدا همانی است که ما می خواهیم
کاش ما هم همانی بودیم که خدا می خواست. کااااااااش
آدمشو یوسف
غمگین ننویسسسسسسسسسسسسس
چشم آجی...
شاید اصلا دیگه ننویسم...
هر گز دل خو نگشتهام از غم نگرفت
راه و روش مردم عالم نگرفت
کس یار نشد به ما که اغیار نگشت
کس مار نشد که او ز مارم نگرفت
آدم فهمیده ای بود! خوب میدانست کجاها خودش را به نفهمی بزند!
سلام..داداش گلم..
همه ی حرفات شده..غم و درد جدایی...
بسه دیده غصه نخور..
بخند..
سلام آجی مهربونم.
چشم آجی سعی میکنم بهتر شم.
ای هجر مگر نهایتی نیست ترا
وی وعدهٔ وصل غایتی نیست ترا
ای عشق مرا به صد هزاران زاری
کشتی و جز این کفایتی نیست ترا
عادت مردم این شهرهمین است...
دور آتشی میرقصند که تو در آن میسوزی.
تو می دانی صدف های دو چشمت
در این دریای هستی بی نظیرند
دو افسونگر دو عاشق کش دو مجنون
دو تا صیاد مست وشیر گیرند
ما نه آنیم که در بازی تکراری این چرخ وفلک ، هرکه ازدیده مان رفت ز خاطرببریم
اینجا زمین است!
ساعت بوقت انسانیت خواب است.
دل عجب موجود سخت جانی است!
هزار بار تنگ میشود،
میشکند،
میسوزد،
میمیرد!
ولى باز هم میتپد برای دوست.
آدمهایى را دوست دارم...
همانهایى که بدى هیچکس را باور ندارند،
همانهایى که براى همه لبخند دارند،
همانهایى که بوى ناب آدم میدهند،
و من باور دارم که تو از همانهایی..............
من که تصویری ندارم درنگاه هیچکس
خوب شد هرگز نبودم تکیه گاه هیچ کس
کاش فنجانی نسازدکوزه گر از خاک من
تا نیفتد در دلم فال نگار هیچ کس.
همیشه کسیرو که خیلی دوست داریو واسش احترام زیادی قائلی دلتو میشکونه بیش از صد بار این موضوع واسم پیش اومد و هر بار جز با بخشش و فراموشی کار دیگه ای نمی شد کرد اخه تو با جون و دل دوستش داری ولی حیف که اون متوجه تو نیست....حیف....
دیگه میترسم کسی رو دوست داشته باشم!!!
میترسم عاشق کسی بشم!!!!!!
داداشی پس چرا جوابمو نمدی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
واااااایییییییی چه عصبانی نزن مارو!!!!
تازه پیاماتو دیدم.........
تااخر عمرت که نمتونی تنها بمونی اخر باید به یکی اعتماد کنی ....درسته ممکنه بعضی وقتا دلتو بشکونه ولی شاید پیش بیاد تو هم دل اون رو بشکونی ولی نفهمی منظورم اینه که ادما جایزالخطان همه اشتب میکنن.اگه این اشتباها نباشن گذشت معنی پیدا نمکنه....مطمئن باش این همه جفت رو زمین تا الان بخاطر گذشت یکی واسه یکی دیگه تونستن با هم باشن ....
اتفاقاتی که واسم می افته و زندگی ای که دارم فکر کنم
تنهایی بهترین زندگی باشه واسه من...
یعنی چاره ای دیگه فکر نکنم داشته باشم!!!!
چرا خودم هم اشتباهاتی داشتم اما نمیدونم این چه مجازاتی هست!!!
_______♥╗╔
╗╔╦╦╦═♫║║
╣╔║║║║╣╚♫
╝═╩♫╩═╩═╚
Love….….……Ξ♥´*•.¸¸.•*♥
love....................Ξ♥´*•.¸¸.•*♥
love........................Ξ♥´*•.¸¸.•*♥
love............................Ξ♥´*•.¸¸.•*♥
love................................Ξ♥´*•.¸¸.•*♥
love…….…………………………..Ξ♥´*•.¸¸.•*♥
love...................................Ξ♥´*•.¸¸.•*♥
love…….... ♣ Ĥαm ηαƒαδ ♣...Ξ♥´*•.¸¸.•*♥
love...................................Ξ♥´*•.¸¸.•*♥
love…..……♠ LOVE ♠……..….. Ξ♥´*•.¸¸.•*♥
love..................................Ξ♥´*•.¸¸.•*♥
love................................Ξ♥´*•.¸¸.•*♥
love..............................Ξ♥´*•.¸¸.•*♥
love..........................Ξ♥´*•.¸¸.•*♥
love.......................Ξ♥´*•.¸¸.•*♥
love...................Ξ♥´*•.¸¸.•*♥
love................Ξ♥´*•.¸¸.•*♥
love...........Ξ♥´*•.¸¸.•*♥
love….....Ξ♥´*•.¸¸.•*♥
love.....Ξ♥´*•.¸¸.•*♥
love..Ξ♥´*•.¸¸•*♥
loveΞ♥´*•...•*♥
love♥´*•..•*♥
M.♥ ´*•.•*♥
آپپپپپپپپپپپپپپپپپپپپپپپپپپپپپپپپپپپپپم
wowwwww
amadam
گه یه روز بغض گلو تو فشرد خبرم کن
بهت قول نمی دم که باهات بخندم ولی می تونم باهات گریه کنم
دلی دارم ز جنس سنگ و شیشه / چنان مهرت به جانم کرده ریشه / که در شش گوشه ی قلبم نوشته / عزیزم ، دوستت دارم همیشه