ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 | 31 |
در این حالی که هستم ،چگونه در هوایی نفس
بکشم که در کنارت نیستم؟
در این جایی که هستم ،چگونه بنشینم در این حال بی قراری ام …
دائم قدم میزنم ، پنجره را باز میکنم و به خیال تو خیره میشوم به آن دور
دستها
در این حسرت سرد ، جز خیال بودنت همه چیز از سرم رفت …
چیزی که در دلم مانده ، تو هستی که مرا تا اوج دلتنگی ها میکشانی
میکشانی به جایی که نای بی قراری را هم ندارم…
چون دلتنگی از دلم بی قرارتر شده ، هنوز انتظار به سر نرسیده و دلم عاشق
این انتظار شده
دیگر دردی ندارم که درون دلم نهفته شود ، مگر برایم جز نبودن تو درد دیگری
هم در این دنیا است؟
بی خیال دنیا ، بی خیال این زندگی و تمام زیبایی هایش ، آنگاه که تو هستی
زیباترین لحظه زندگی ام
به سوی من بیا ، به سوی منی که شب و روزهایم یکی است ، به سوی منی که هر جا
نگاه کنم، تو را میبینم ، تا چشم بر روی هم میگذارم چشمانت را میبنم و
اینجاست که رویای زیبای چشمانت نمیگذارد که بخوابم …نمیگذارد آرام بمانم ….
با دیدن دوباره تو همه چیز را از یاد میبرم ، نمیدانم کجا هستم و از کجا
آمده ام ، تنها میدانم به عشق تو است که با شوق به دیدار تو آمده ام…